ابتکار «یک کمربند، یک راه» و نقش ایران در احیای جاده ابریشم

زمان مطالعه: 15
Post Thumbnail

مقدمه: احیای جاده ابریشم: از تاریخ تا ژئوپلیتیک نوین

 

ابتکار «یک کمربند، یک راه» (BRI)، که توسط شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، در سال ۲۰۱۳ مطرح شد، فراتر از یک طرح زیرساختی عظیم، تجلی دیدگاه بلندمدت چین برای بازتعریف جهانی‌سازی و توسعه متوازن و مشارکتی در جهان است. این طرح در ابتدا با نام «یک کمربند، یک جاده» معرفی شد و سپس برای گسترش دامنه شمول خود، به «ابتکار کمربند و راه» تغییر نام یافت. هدف این کلان‌پروژه، پیوند دادن قاره‌های آسیا، آفریقا و اروپا از طریق شبکه‌های تجاری زمینی، ریلی و دریایی است. این ابتکار که گاهی به آن «جاده ابریشم نوین» نیز گفته می‌شود، بزرگ‌ترین طرح سرمایه‌گذاری توسط یک کشور در تاریخ جهان است که هزینه‌های پیش‌بینی‌شده آن به ۸ تریلیون دلار می‌رسد و نزدیک به ۱۵۰ کشور و ۳۲ سازمان بین‌المللی را درگیر خود کرده است.

در دل این طرح نوین، ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود، جایگاهی کلیدی دارد. از دیرباز، ایران به عنوان پل ارتباطی شرق و غرب و گذرگاه اصلی جاده ابریشم باستانی شناخته می‌شد. این میراث تاریخی و جغرافیایی، نقشی حیاتی در درک پتانسیل ایران در جاده ابریشم نوین ایفا می‌کند. تحلیل جایگاه ایران در این ابتکار نیازمند یک بررسی چندبعدی است که به ابعاد اقتصادی، ژئوپلیتیکی، و راهبردی آن می‌پردازد. این گزارش با درک عمیق از BRI آغاز می‌شود، سپس به تحلیل جایگاه ژئوپلیتیک و ظرفیت‌های ایران می‌پردازد، پروژه‌های مشخص و چالش‌های داخلی را بررسی می‌کند، به رقابت‌های ژئواکونومیک منطقه‌ای می‌پردازد و در نهایت، واکنش‌های بین‌المللی و پیامدهای بلندمدت این همکاری را مورد ارزیابی قرار می‌دهد.

 

بخش اول: درک عمیق ابتکار «یک کمربند، یک راه»

اهداف و فلسفه راهبردی چین

 

ابتکار «یک کمربند، یک راه» تنها یک برنامه اقتصادی نیست؛ بلکه یک کلان‌راهبرد جامع است که در پاسخ به تغییرات عمیق در نظم جهانی و انتظارات فزاینده جامعه بین‌المللی توسط چین مطرح شده است. اهداف کلیدی این طرح شامل گسترش توسعه اقتصادی، تقویت ارتباطات بین‌قاره‌ای و تسهیل مدرنیزاسیون کشورهای در حال توسعه است. این طرح با الهام از «روح جاده‌های ابریشم باستان» که تنها مسیرهای تجاری نبودند، بلکه جاده‌هایی برای تبادل فرهنگی و پیشرفت تمدن بشری نیز به شمار می‌آمدند، به دنبال ایجاد «جامعه‌ای جهانی با آینده‌ای مشترک» است. دولت چین این ابتکار را یک «منفعت عمومی جهانی» و «سکویی برای همکاری» می‌داند که به توسعه سالم جهانی‌سازی اقتصادی و حل چالش‌های توسعه جهانی کمک می‌کند.

با این حال، یک روایت متضاد نیز در مورد فلسفه BRI وجود دارد. منتقدان، این طرح را ابزاری برای گسترش نفوذ ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک چین می‌دانند. از دیدگاه این تحلیل‌گران، این ابتکار به چین کمک می‌کند تا به یک قدرت مسلط جهانی تبدیل شود، همان‌گونه که هالفورد مکیندر، جغرافی‌دان بریتانیایی، در آغاز سده بیستم پیش‌بینی کرده بود. نظریه مکیندر بیان می‌کرد که هر قدرتی که بتواند مسیرهای تجارت و حمل‌ونقل اوراسیا و آفریقا را کنترل کند، به قدرت مسلط جهانی تبدیل خواهد شد. این دیدگاه، BRI را نه یک طرح مشارکتی، بلکه یک استراتژی برای اعمال قدرت ژئواکونومیک و در نهایت ژئوپلیتیک از طریق «دیپلماسی دام بدهی» می‌بیند. این روایت‌های متضاد نشان می‌دهند که سیاست‌گذاری کشورهایی مانند ایران در قبال BRI نیازمند یک تحلیل دقیق و سنجیده است که هر دو سوی ماجرا را در نظر بگیرد.

 

اجزای اصلی BRI: کمربند و جاده

 

ابتکار «یک کمربند، یک راه» بر پنج اولویت اصلی استوار است :

  1. هماهنگی سیاسی: ایجاد همگرایی در سیاست‌های کلان کشورها.
  2. اتصال زیرساختی: سرمایه‌گذاری در شبکه‌های حمل‌ونقل، انرژی و مخابرات.
  3. تجارت بدون مانع: تسهیل تجارت و کاهش تعرفه‌ها.
  4. ادغام مالی: تقویت همکاری‌های بانکی و مالی.
  5. ارتباط مردمی: تبادلات فرهنگی، علمی و گردشگری.

 

این ابتکار دارای دو بال اصلی است:

  • کمربند اقتصادی جاده ابریشم (Silk Road Economic Belt): شامل شبکه‌ای از جاده‌ها، راه‌آهن، خطوط لوله نفت و گاز و دیگر پروژه‌های زیرساختی است که از مرکز چین آغاز شده و از آسیای مرکزی عبور کرده و به اروپا می‌رسد.
  • جاده ابریشم دریایی قرن ۲۱ (21st Century Maritime Silk Road): شامل مسیرهای دریایی از جنوب شرقی آسیا به جنوب آسیا، خاورمیانه و آفریقا است. این مسیر از تنگه مالاکا می‌گذرد و چین را به بنادر اقیانوس هند و خلیج فارس متصل می‌کند.

 

جدول ۱: خلاصه‌ای از اهداف و اصول پنج‌گانه BRI

اولویت اصلی شرح مختصر
هماهنگی سیاسی توسعه همکاری‌های سیاسی و تقویت اعتماد متقابل بین کشورهای شریک
اتصال زیرساختی ساخت و توسعه شبکه‌های حمل‌ونقل (راه‌آهن، جاده، بندر)، انرژی و مخابرات برای تسهیل تجارت و سرمایه‌گذاری
تجارت بدون مانع کاهش موانع تجاری، مقررات و تعرفه‌ها برای افزایش جریان آزاد کالا و خدمات
ادغام مالی تقویت همکاری‌های بانکی، پرداخت‌های بین‌المللی و استفاده از ارزهای محلی
ارتباط مردمی تسهیل تبادلات فرهنگی، گردشگری، علمی و آموزشی برای نزدیکی ملت‌ها

این چارچوب نشان می‌دهد که BRI فراتر از پروژه‌های زیرساختی صرف است و به دنبال ایجاد یک اکوسیستم کامل از همکاری‌های اقتصادی، مالی، و سیاسی است.

ایران به عنوان یک “چهارراه” حیاتی

بخش دوم: جایگاه ژئوپلیتیک ایران در ابتکار کمربند و راه

ایران به دلیل موقعیت منحصربه‌فرد خود، در یک چهارراه ژئوپلیتیک حیاتی قرار دارد و به عنوان یک “قدرت زمینی” در نظریه مکیندر شناخته می‌شود. این کشور از طریق مرزهای زمینی خود به آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه، عراق و پاکستان متصل است و از طریق آب‌های آزاد به خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر دسترسی دارد. این ویژگی‌ها ایران را به یک پل ارتباطی طبیعی در کریدورهای شرقی-غربی (اتصال چین به اروپا) و شمالی-جنوبی (اتصال روسیه به خلیج فارس و هند) تبدیل کرده است. وجود منابع عظیم انرژی، شامل ۱۰ درصد ذخایر نفت و ۱۵ درصد ذخایر گاز جهان، مزیت راهبردی ایران را در این طرح بیش از پیش افزایش می‌دهد. مجیدرضا حریری، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین، از «موقعیت جغرافیایی ایده‌آل» ایران به عنوان مهم‌ترین مزیت برای پیشبرد طرح BRI نام می‌برد.

 

استراتژی «نگاه به شرق» و برنامه همکاری ۲۵ ساله

در سال‌های اخیر، ایران در چارچوب سیاست «نگاه به شرق»، رویکرد خود را به همکاری با قدرت‌های آسیایی مانند چین تغییر داده است. این تغییر راهبرد با پیوستن ایران به ابتکار BRI در سال ۲۰۱۹ و همچنین عضویت در سازمان‌های بین‌المللی مانند بریکس، تقویت شده است. چارچوب اصلی همکاری‌های دوجانبه، «برنامه جامع همکاری‌های راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین» است. این سند شامل سرمایه‌گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در بخش‌های مخابرات، زیرساخت، بانکداری و همکاری‌های نظامی است. ایران این برنامه را گامی در جهت تقویت اعتماد متقابل و پیشبرد توسعه هماهنگ دو کشور می‌داند.

 

واقعیت‌های میدانی: شکاف میان پتانسیل و عملکرد

با وجود تمام پتانسیل‌های ژئوپلیتیک و مزایای راهبردی، بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد که ایران در اجرای پروژه‌های مرتبط با BRI نقشی «غیرفعال» یا «حاشیه‌نشین» داشته است. کریدور آسیای مرکزی-چین به آسیای غربی که از طریق ایران به دریای مدیترانه متصل می‌شود، «غیرفعال‌ترین» کریدور BRI است. این شکاف عمیق میان پتانسیل و عملکرد از عوامل متعددی ناشی می‌شود که فراتر از رقابت‌های خارجی هستند. عدم وجود یک استراتژی منسجم و بلندمدت برای مشارکت در BRI ، مشکلات بوروکراتیک و فساد اداری ، و عدم انطباق با نظام اقتصاد جهانی، از جمله موانع اصلی داخلی هستند. این مسائل باعث شده است که ایران نتواند به طور مؤثر از مزیت‌های خود به عنوان یک “هاب” بالقوه بهره‌برداری کند و این پتانسیل عملاً محقق نشود.

 

بخش سوم: پروژه‌های زیرساختی و چالش‌های داخلی

بررسی پروژه‌های زیرساختی کلیدی مرتبط با BRI

 

ایران چندین پروژه زیرساختی کلیدی را در دست ساخت دارد که می‌توانند در چارچوب BRI فعال شوند:

  • راه‌آهن چابهار-زاهدان: این پروژه به طول ۶۲۸ کیلومتر، بندر استراتژیک چابهار را به شبکه ریلی سراسری متصل می‌کند. این مسیر می‌تواند کریدور بین‌المللی شمال-جنوب را تکمیل کرده و دسترسی کشورهای محصور در خشکی آسیای میانه به اقیانوس هند را فراهم آورد.
  • راه‌آهن رشت به انزلی: این مسیر ۳۷ کیلومتری، بخشی از کریدور شمال-جنوب است که دسترسی به دریای خزر و قفقاز را تسهیل می‌کند.
  • اتصال ریلی مستقیم با چین: در سال‌های اخیر، خط ریلی مستقیم میان چین و ایران راه‌اندازی شده است. این مسیر جدید، زمان حمل‌ونقل کالا را از ۳۰ تا ۴۰ روز از طریق دریا به حدود ۱۵ روز از طریق خشکی کاهش می‌دهد. این خط ریلی مسیری جایگزین برای تنگه استراتژیک مالاکا فراهم می‌کند و آسیب‌پذیری تجارت ایران به واسطه محدودیت‌های دریایی کشورهای غربی را کاهش می‌دهد.

 

جدول ۲: وضعیت پروژه‌های زیرساختی ایران در چارچوب BRI

نام پروژه نوع پروژه طول مسیر (کیلومتر) پیشرفت فیزیکی
چابهار-زاهدان ریلی ۶۲۸ حدود ۶۱% (تا آذر ۱۴۰۱) 
رشت-انزلی ریلی ۳۷ حدود ۷۰% (تا شهریور ۱۴۰۱) 
همدان-سنندج ریلی ۱۵۱ حدود ۹۱% (تا آذر ۱۴۰۲) 
شلمچه-بصره ریلی ۳۴ در فاز مطالعات عمرانی 

 

این آمارها نشان می‌دهد که علی‌رغم وجود پروژه‌های مهم، سرعت اجرای آنها کند است و تکمیل این زیرساخت‌ها نیازمند تأمین مالی و حل مشکلات مدیریتی است.

 

موانع و چالش‌های داخلی

مشارکت ایران در BRI با چالش‌های جدی داخلی مواجه است. از مهم‌ترین این موانع می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تحریم‌های بین‌المللی: تحریم‌های آمریکا و غرب، به ویژه پس از خروج یک‌جانبه از برجام در سال ۲۰۱۸، مانع اصلی بر سر راه ادغام مالی و تجارت با چین است. این تحریم‌ها باعث دشواری مبادلات مالی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی شده و بخش بزرگی از اقتصاد ایران را مختل کرده است.
  • ضعف‌های ساختاری و حکمرانی: گزارش‌های بانک جهانی و سایر تحلیل‌ها به چالش‌های حکمرانی در ایران اشاره دارند. نبود شفافیت در قراردادها، مشکلات بوروکراتیک، و فساد اداری می‌تواند ۵ تا ۲۰ درصد به هزینه‌های پروژه‌های حمل‌ونقل اضافه کند. این مشکلات باعث می‌شود که سرمایه‌گذاران خارجی مانند چین، با وجود پتانسیل‌های ایران، در پروژه‌های بزرگ در این کشور با احتیاط بیشتری عمل کنند.
  • وابستگی به یک قدرت: در حالی که هدف اصلی استراتژی «نگاه به شرق» کاهش فشار غرب است، این استراتژی در صورت عدم توازن می‌تواند به وابستگی کامل به چین منجر شود. چین به دنبال متنوع‌سازی منابع انرژی خود است و آمارها نشان می‌دهد که سهم ایران از واردات نفت چین کاهش یافته است. این مسئله نشان می‌دهد که منافع اقتصادی چین همیشه در اولویت است و ایران باید با استراتژی‌های دقیق، از تبدیل شدن به یک مهره در “بازی بزرگ” چین جلوگیری کند.

بخش چهارم: رقابت‌های ژئواکونومیک منطقه‌ای

جایگاه ایران در جاده ابریشم نوین تنها بر اساس توانمندی‌های داخلی سنجیده نمی‌شود، بلکه در یک محیط رقابتی پیچیده قرار دارد که شامل چندین کریدور جایگزین است.

 

کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC)

کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) به عنوان «مهم‌ترین پروژه شاخص» BRI شناخته می‌شود. این طرح شامل ساخت جاده‌ها، نیروگاه‌ها و خطوط ریلی برای اتصال منطقه غربی شین‌جیانگ چین به بندر گوادر در جنوب غربی پاکستان است. چین در یک دوره ۱۰ ساله، متعهد به سرمایه‌گذاری ۴۸ میلیارد دلار در گوادر شده است که این رقم با سرمایه‌گذاری ۸۰ میلیون دلاری هند در چابهار قابل مقایسه نیست.

این کریدور رقیبی مستقیم برای مسیرهای ترانزیتی ایران محسوب می‌شود، اما دیدگاه‌های متناقضی در مورد آن وجود دارد. از دید هند، CPEC یک تهدید علیه حاکمیت سرزمینی است، زیرا از منطقه مورد مناقشه کشمیر می‌گذرد. اما از دید برخی تحلیلگران، توسعه بندر چابهار نه تنها آن را به رقیبی برای بندر گوادر تبدیل نمی‌کند، بلکه این دو بندر می‌توانند نقش مکمل یکدیگر را ایفا کنند. حمایت ایران از CPEC و تلاش پاکستان برای تقویت روابط با ایران نشان می‌دهد که این کشورها ممکن است برای مقابله با پروژه‌های رقیب (مانند IMEC) و سیاست‌های غرب، در حال تعریف یک محور راهبردی جدید باشند.

 

کریدورهای رقیب: ترکیه، عراق و ابتکارات غربی

  • ترکیه و کریدور میانی: ترکیه به طور فعالانه در تلاش است تا با ایجاد «کریدور میانی» از طریق قفقاز و آسیای مرکزی، ایران را دور بزند. یکی از اصلی‌ترین پروژه‌ها در این زمینه، «کریدور زنگزور» است که به دنبال اتصال ترکیه و آذربایجان از طریق خاک ارمنستان است. تهران این طرح را تهدیدی مستقیم علیه دسترسی زمینی خود به ارمنستان و بخشی از یک طرح بزرگتر برای به حاشیه راندن ایران در مسیرهای تجاری بین‌المللی می‌داند.
  • عراق و «جاده توسعه»: پروژه ۱۷ میلیارد دلاری «جاده توسعه» عراق، به دنبال ساخت یک شبکه ۱۲۰۰ کیلومتری از بزرگراه و راه‌آهن برای اتصال بندر فاو در خلیج فارس به مرز ترکیه است. این پروژه که با حمایت امارات، قطر و ترکیه همراه است، یک رقیب جدی برای بندر امام خمینی و بندر رجایی ایران است و به دنبال انحراف ترافیک تجاری از کانال سوئز و مسیرهای سنتی منطقه است.
  • ابتکارات غرب و هند: کریدورهای جایگزین دیگری مانند کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) و کریدور بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) نیز در حال شکل‌گیری هستند. IMEC با حمایت ایالات متحده و اروپا، به دنبال اتصال هند به اروپا از طریق خلیج فارس، عربستان سعودی و اسرائیل است و هدف آن کاهش وابستگی به چین و دور زدن ایران است. سرمایه‌گذاری هند در چابهار نیز بخشی از استراتژی این کشور برای ایجاد یک مسیر تجاری مستقل از پاکستان و چین است.

 

جدول ۳: مقایسه جامع کریدورهای رقیب و جایگزین

نام کریدور مسیر ذی‌نفعان اصلی مزایا برای ذی‌نفعان تهدید برای ایران
CPEC چین – پاکستان چین، پاکستان دسترسی به آب‌های آزاد برای چین، توسعه اقتصادی برای پاکستان کاهش اهمیت مسیر ایران
کریدور میانی چین – آسیای مرکزی – قفقاز – ترکیه – اروپا ترکیه، آذربایجان دور زدن روسیه و ایران، تقویت جایگاه ترانزیتی ترکیه از دست دادن اهمیت مسیر زمینی به اروپا، تهدید ژئوپلیتیک
جاده توسعه خلیج فارس – عراق – ترکیه – اروپا عراق، ترکیه، امارات، قطر تبدیل عراق به هاب ترانزیتی، کسب درآمد ترانزیتی از دست رفتن ترانزیت جنوبی به اروپا
IMEC هند – امارات – عربستان – اسرائیل – اروپا هند، آمریکا، اروپا، اسرائیل، عربستان مسیری جایگزین برای کانال سوئز و چین، کاهش وابستگی به ایران و چین دور زده شدن کامل از معادلات تجاری شرق-غرب

 

 

 

 

بخش پنجم: واکنش‌های بین‌المللی و پیامدهای بلندمدت

دیدگاه قدرت‌های بزرگ

  • ایالات متحده: ایالات متحده BRI را به عنوان ابزاری برای گسترش نفوذ ژئواکونومیک چین و به چالش کشیدن هژمونی خود می‌بیند. واشنگتن با وضع تحریم‌های سخت‌گیرانه علیه ایران، عملاً همکاری‌های مالی این کشور با چین را دشوار می‌کند. این کشور همچنین به دنبال ایجاد پروژه‌های جایگزین مانند IMEC است تا جایگاه ترانزیتی ایران را تضعیف و وابستگی اروپا و آسیا به چین را کاهش دهد.
  • اتحادیه اروپا: موضع اتحادیه اروپا نسبت به ایران و BRI دوگانه است. از یک سو، برخی تحلیل‌گران در اروپا همکاری با چین در چارچوب BRI را به عنوان یک فرصت برای ایفای نقش مهم‌تر در آسیا می‌بینند. از سوی دیگر، اتحادیه اروپا به دلیل نقض حقوق بشر در ایران و همکاری‌های نظامی با روسیه، تحریم‌های متعددی را علیه تهران اعمال کرده است. این تناقض در سیاست‌های اروپا، روابط تجاری و مالی با ایران را پیچیده و محدود کرده است.
  • هند: هند به عنوان یک رقیب سرسخت برای چین، به شدت با گسترش CPEC مخالفت کرده است. هند این پروژه را تهدیدی علیه حاکمیت خود می‌داند و با سرمایه‌گذاری در بندر چابهار و همکاری در کریدورهای دیگر مانند INSTC و IMEC، به دنبال ایجاد مسیری مستقل از پاکستان و چین است.

پیامدهای ژئواستراتژیک بلندمدت برای ایران

پیامدهای بلندمدت مشارکت ایران در ابتکار «یک کمربند، یک راه» چندبعدی است:

  • کاهش فشار غرب: همکاری با چین و تقویت کریدورهای شرقی-غربی می‌تواند به ایران در کاهش تأثیر تحریم‌ها و متنوع‌سازی اقتصاد خود کمک کند. این امر به ایران امکان می‌دهد تا فشار اقتصادی غرب را کاهش داده و تجارت خود را از طریق مسیرهای زمینی جدید به چین و اروپا ادامه دهد.
  • تبدیل شدن به هاب منطقه: اجرای موفقیت‌آمیز پروژه‌های زیرساختی BRI می‌تواند ایران را به یک هاب ترانزیتی منطقه‌ای تبدیل کرده و منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی آن را در سطح ملی و منطقه‌ای افزایش دهد.
  • خطر وابستگی: با این حال، استراتژی «نگاه به شرق» در صورت عدم توازن می‌تواند به وابستگی کامل ایران به چین منجر شود. چین نیز به دنبال متنوع‌سازی شرکای خود است و ایران باید با استراتژی‌های هوشمندانه، از تبدیل شدن به یک مهره در “بازی بزرگ” چین جلوگیری کند.
  • برهم خوردن موازنه قدرت: ظهور کریدورهای رقیب، به ویژه کریدورهای زنگزور و «جاده توسعه»، می‌تواند جایگاه ژئوپلیتیک ایران را تضعیف کرده و آن را در رقابت‌های منطقه‌ای با بازیگرانی مانند ترکیه و عربستان به حاشیه براند.

نتیجه‌گیری و توصیه‌های راهبردی

ابتکار «یک کمربند، یک راه» چین، یک کلان‌پروژه جهانی است که فرصت‌های بی‌نظیری را برای ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک حیاتی و منابع غنی انرژی فراهم می‌آورد. این طرح به طور بالقوه می‌تواند به ایران در کاهش تأثیر تحریم‌ها، جذب سرمایه‌گذاری خارجی و تبدیل شدن به یک هاب منطقه‌ای کمک کند. با این حال، تحلیل‌های موجود نشان می‌دهند که ایران نتوانسته است به طور کامل از این پتانسیل‌ها بهره‌برداری کند و در عمل نقشی حاشیه‌ای در این طرح ایفا کرده است.

برای بهره‌برداری حداکثری از فرصت‌های BRI و جلوگیری از تبدیل شدن به یک مسیر عبور صرف یا یک مهره در رقابت‌های ژئوپلیتیکی، به توصیه‌های زیر نیاز است:

  1. تدوین استراتژی منسجم: ایران باید یک استراتژی بلندمدت و منسجم برای مشارکت در BRI تدوین کند که فراتر از بیانیه‌های سیاسی باشد و به طور عملی پروژه‌ها و اهداف مشخصی را پیگیری کند.
  2. رفع چالش‌های داخلی: برای جذب سرمایه‌گذاری‌های عظیم خارجی، لازم است موانع ساختاری مانند فساد و عدم شفافیت در قراردادها برطرف شود تا اعتماد سرمایه‌گذاران چینی و سایر کشورها جلب شود.
  3. توازن در روابط: ایران باید در کنار همکاری‌های راهبردی با چین، توازن در روابط خود با سایر قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی مانند هند و روسیه را حفظ کند. تقویت کریدورهای موازی مانند INSTC و دیپلماسی فعال با کشورهای همسایه مانند ترکیه و عراق می‌تواند از خطر دور زده شدن توسط کریدورهای رقیب جلوگیری کند.
  4. دیپلماسی راهبردی: ایران باید از «دیپلماسی راه» استفاده کند تا با مذاکرات دقیق و هوشمندانه، منافع ملی خود را در پروژه‌ها تضمین کرده و از تبدیل شدن به یک مهره در “بازی بزرگ” قدرت‌های جهانی جلوگیری نماید. این رویکرد به ایران امکان می‌دهد تا نقش خود را از یک مسیر عبور منفعل به یک بازیگر فعال و تعیین‌کننده در نظم جدید ژئوپلیتیک منطقه و جهان ارتقا دهد.

5 سوال متداول درباره ایران و جاده ابریشم نوین

ایران چه نقشی در ابتکار کمربند و راه (BRI) دارد؟

ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک خود، به عنوان چهارراهی برای اتصال شرق و غرب در جاده ابریشم نوین شناخته می‌شود.

کدام پروژه‌های زیرساختی ایران در چارچوب BRI اهمیت بیشتری دارند؟

راه‌آهن چابهار–زاهدان، رشت–انزلی و خطوط ریلی مستقیم ایران–چین از مهم‌ترین پروژه‌ها هستند.

چه چالش‌هایی مانع مشارکت کامل ایران در BRI شده‌اند؟

تحریم‌های بین‌المللی، فساد اداری، ضعف زیرساختی و نبود استراتژی بلندمدت از موانع اصلی هستند.

BRI چه پیامدهای ژئوپلیتیک بلندمدتی برای ایران دارد؟

ایران می‌تواند به هاب ترانزیتی منطقه تبدیل شود، اما خطر وابستگی بیش از حد به چین نیز وجود دارد.

رقبای منطقه‌ای BRI چه تاثیری بر جایگاه ایران دارند؟

کریدورهای ترکیه، عراق، IMEC و CPEC می‌توانند جایگاه ترانزیتی ایران را تضعیف کنند و رقابت منطقه‌ای را افزایش دهند.